حقوق

وبلاگی برای توسعه حقوق در محیط رسانه

حقوق

وبلاگی برای توسعه حقوق در محیط رسانه

تروریسم از دیدگاه حقوق اسلامی

دوشنبه, ۱۹ اسفند ۱۳۹۲، ۰۹:۲۴ ب.ظ

نویسنده: ابوالفضل فصیحی غزنوی


مقدمه
ترور و تروریسم یکی از مباحث پررونق محافل سیاسی و حقوقی دنیا و مجامع بین‌المللی است. شنیدن این واژه ذهن را متوجه خشونت، قتل و جنایت می‌کند. عملیات تروریستی پدیده‌ای تازه نیست، بلکه روشی است که طی قرون متمادی، ضعیفان برای ترساندن حکومتها و قدرتمندان حاکم یا دو قدرتمند در مقابل یکدیگر، یا قدرتمندی برای ترساندن ضعیفان به‌کار برده‌اند، و تاریخ، آکنده از اقدامهای تروریستی است
در سال های اخیر عملیات تروریستی زیادی به وسیله یا بر ضد مسلمانان یا در داخل سرزمین های اسلامی اتفاق افتاده است. یکی از رهبران تروریسم بین المللی در حال حاضر اسامه بن لادن است. او کسی است که خود را مسلمان معرفی می کند و اعمال تروریستی اش را با نام اسلام انجام می دهد. این مسائل باعث شده است که مجامع غربی و خصوصاً آمریکا مسلمانان را متهم به ترور کنند و دین اسلام را دین خشونت معرفی کنند.
در این تحقیق برآنیم که تروریسم  را از دیدگاه حقوق اسلامی مورد بررسی قرار دهیم و بینیم که آیا اساساً ارتکاب عملیات تروریستی از دیدگاه حقوق و تعالیم شریعت اسلام قابل قبول است یا مردود.


تعریف تروریسم
با وجود اینکه تروریسم یکی از مفاهیم عمومی و پرکاربرد در مجامع علمی است اما به علت گستردگی و پیچیدگی این مفهوم تا کنون تعریف واحدی که مورد قبول همگان باشد از آن نشده است. همواره پرسش هایی در زمینة مفهوم تروریسم مطرح بوده است که پاسخ گفتن به آنها به سادگی میسر نیست از جمله اینکه، آیا باید تعریف تروریسم کلی باشد یا موارد و مصادیق را معین کند یا هر دو مقصود را برآورده سازد؟ آیا این تعریف باید محدود به افراد و گروه ها باشد یا تروریسم دولتی را نیز شامل گردد؟ آیا اقدامات گروه های آزادی بخش را نیز در بر می گیرد یا نه؟ آیا باید قصد و انگیزة مجرمانه را نیز به عنوان اجزای ضروری تروریسم تلقی کرد یا خیر؟
در این جا سعی داریم تعاریف متعددی را از منابع مختلف ذکر کنیم که هر کدام به جنبه ای از این مفهوم اشاره دارند:
1- در پیوست تکمیلی فرهنگ لغات فرهنگستان علوم فرانسه، تروریسم چنین معنا شده است: «نظام یا رژیم وحشت». (طیب، 1380: 55)
2- برپایة نوشتة دائره المعارف بریتانیکا، تروریسم به معنی «کاربرد سیستماتیک ارعاب یا خشونت پیش بینی ناپذیر بر ضد حکومت ها، مردمان یا افراد برای دست یابی به یک هدف سیاسی است». (طیب، 1380: 56)
3- تعریف سازمان ملل که در قطعنامه 1948 آمده است: مجمع عمومی سازمان ملل «تروریسم» را فعالیتهای مجرمانه و خشونت‌آمیزی می‌داند که گروه‌های سازمان‌یافته برای ایجاد رعب و وحشت انجام می‌دهند تا به این ترتیب نیل به اهداف سیاسی را میسر سازند. (آندرو بوسا، 1377: 120)
4- شریف بسیونی تعریفی جامع از تروریسم دارد: «رفتار اجبار آفرین فردی یا دسته جمعی با به کارگیری استراتژی های خشونت آمیخته با ارعاب که در برگیرندة یک عنصر بین المللی یا هدف گیری شده بر ضد یک آماج تحت حمایت بین المللی است و هدف از آن رسیدن به نتیجه های قدرت طلبانه است. چنین رفتاری در موارد زیر در برگیرندة یک عنصر بین المللی است:
1- مرتکب و قربانی، شهروندان دولت های مختلف باشند؛
2- همه یا بخشی از این رفتار در بیش از یک کشور انجام شود.
آماج های تحت حمایت بین المللی عبارت اند از:
1- غیر نظامیان بی گناه؛
2- دیپلمات های دارای استوارنامة مورد قبول و کارمندان سازمان های بین المللی که در داخل حوزة فعالیت خود عمل می کنند؛
3- هواپیمایی غیرنظامی بین المللی؛
4- پست و دیگر وسایل ارتباط بین المللی؛
5- اعضای نیروهای مسلح که درگیر جنگ نباشند.
نتیجة قدرت طلبانه نیز نتیجه ای است که هدف آن تغییر یا حفظ ساخت ها یا خط مشی های فعال سیاسی، اجتماعی یا اقتصادی یک دولت یا سرزمین مشخص از طریق استراتژی های اجبارآفرین باشد.» (دردریان و دیگران، 1384: 373)  
5- «تروریسم اصطلاحی است که... تقریباً به شیوه های گوناگون به تعبیری منفی به کار می رود تا غالباً اقدامات گروه های فرادولتی خودساخته با انگیزة سیاسی علیه جان افراد را توصیف کند. اما اگر این اقدامات به خاطر یک آرمان گسترده مقبول ... صورت بگیرد، از کاربرد اصطلاح تروریسم معمولاً اجتناب شده و اصطلاح دوستانه تری جانشین آن می شود.(مک لین، 1381: 808)
6- «استفاده یا تهدید به استفاده از خشونت، به صورتی نظام مند (systemic) برای نیل به اهداف سیاسی» (ایوانز و نونام، 1381: 804)
از مجموع تعاریف بالا می توان موارد ذیل را به عنوان مؤلفه های یک اقدام تروریستی برشمرد:
1-     ایجاد رعب و وحشت و سلب امنیت
2-     غیر قابل پیش بینی و غیر منتظره بودن
3-     داشتن انگیزه و هدف سیاسی
4-     صدمه رساندن به مردم عادی و بی گناه
5-     داشتن یک عنصر بین المللی


تروریسم از دیدگاه اسلام
بعد از واکاوی مفهوم تروریسم و تبیین معنای آن نوبت بدان می رسد که این مفهوم را از نظر فقه و حقوق اسلامی بررسی کنیم و  نظر اسلام را در این باره جویا شویم.
بدیهی است که ترور و تروریسم مفهوم نسبتاً جدیدی است و در گذشته این مفهوم در دنیا مطرح نبوده است؛ بنابراین اسلام به صورت مستقیم به این پدیده متعرض نشده است. اما در فقه اسلامی مفاهیم و موضوعاتی وجود دارد که با مفهوم تروریسم ارتباط دارد.

معاهدات بین المللی
معاهدات، قراردادها و میثاق های چندجانبه از مدت ها پیش روش حقوقی منتخب جامعة بین المللی برای مبارزه با تروریسم بوده است.
تعریف معاهده: «معاهده هرگونه توافق منعقده کتبی میان اشخاص یا تابعان حقوق بین المللی (کشورها و سازمان های بین المللی) است، به شرطی که طبق مقررات حقوق بین الملل تنظیم شده باشد و این مقررات بر آن توافق حاکم باشند و در نتیجه آثار حقوقی مشخصی را به بار آورند.» (ضیائی بیگدلی، 1374: 97)

قراردادهای بین المللی در اسلام
در اسلام به معاهده به عنوان اساس زندگی بین المللی تأکید و اصرار شده است. کافی است در این زمینه نصوص قرآنی را مورد مطالعه قرار دهیم:
1-  الا الذین یصلون الی قوم بینکم و بینهم میثاق[1] (مگر آنها که با مردمی برخورد می کنند که بین آنها و کفار پیمانی وجود دارد که نباید متعرض آنان گردند).
2-  الا الذین عاهدتم عند المسجد الحرام فما استقامو لکم فاستقیموا لهم[2] (مگر آنها که بین شما و آنان در کنار مسجد الحرام پیمان بشته شد، تا آنجا که بر پیمانشان پا می فشارند شما نیز پای بفشارید).
3-  فاتمو الیهم عهدهم الی مدتهم انّ الله یحب المتقین[3]  (پیمان آنها را تا آخرین مدتش به پایان برسانید که خداوند پرهیزکاران را دوست می دارد).
در سیرة سیاسی پیامبر (ص) نمونة زیادی از معاهدات با قبائل و دولتها دیده می شود که نشانگر مشروعیت قراردادهای بین المللی در اسلام است. پیامبر اسلام (ص) حتی قبل از بعثت بر اصل تنظیم روابط عادلانه بین قبایل، بر پایة پیمان اصرار می ورزید و مکرر می فرمود:
لقد شهدت دار عبدالله بن جدعان حلفاً ما احب ان لی حمرالنعم و لو ادعی به فی الاسلام لاجبت[4]     (من در خانة عبدالله بن جدعان، در جاهلیت شاهد بستن پیمان مشترک جهت حمایت از مظلومان، بین نمایندگان قبائل مختلف عرب بودم، و چنان بر این پیمان دل بسته بودم که حاضر نبودم در ازای نقض آن، صاحب پربهاترین شتران باشم. اگر در اسلام به چنین پیمانی دعوت شوم فوراً اجابت خواهم کرد).
پیمان پیامبر با مردم یثرب زمینة هجرت و تأسیس اولین دولت اسلامی را فراهم نمود، و در آغاز هجرت نیز عهدنامة مدینه که قبائل اوس و خزرج و یهودیان مدینه را به صورت متحدان هم پیمان متشکل می نمود، زمینة شکل گیری قدرت اسلام را در برابر تشکل و تهاجم دشمنان اسلام فراهم آورد.
پیامبر (ص) با بسیاری از قبائل و دولتهای مجاور پیمان بست، و فرارداد صلح حدیبیه، امنیت را به حجاز بازگردانید و قدرت گسترش اسلام را افزایش داد.
معاهدات و پیمانهائی که توسط پیامبر (ص) با قبائل و سران دولتها منعقد می گردید، به دستور آن حضرت توسط کتاب نوشته می شد که این اسناد بمانند و مفاد آن تنفیذ گردد.

منشور علی (ع)
ما می توانیم منطق اسلام را در زمینة بزرگداشت پیمان ها و میزان ارزش حقوقی قراردادها و لزوم وفای به تعهدات را در منشور معروف علی (ع) به طور کاملاً صریح و واضح مطالعه کنیم.
در یکی از فرازهای این منشور که به نام مالک اشتر (استاندار مصر) صادر شده است چنین آمده است:
«هرگاه بین خود و دشمنت پیمان بستی یا او را از طرف خویش به قرارداد و تعهدی برخوردار نمودی، پیمان خود را با وفا همراه کن و با کمال امانت قرارداد خویش را مراعات نما؛ و امکانات خود را چون سپری برای حفاظت آنچه تعهد داده ای قرار بده؛ زیرا در میان فرائض خداوند چیزی که بیش از بزرگداشت وفای به پیمان برای اجتماع مردم- با وجود اینکه خواستها و آراء آنان مختلف است- اهمیت و ضرورت داشته باشد، وجود ندارد.
در برابر پیمانت بهانه جوئی نکن و هیچ نوع خیانت و مکری را به عهد خویش راه مده و دشمنت را از راه فریب به گمراهی نکشان. بی شک بر خداوند کسی جز مردمان نادان تجری نمی ورزند. خداوند عهد و پیمان را از روی رحمت خویش مایة امنیت و آرامش در میان بندگانش گسترده است و آن را حریمی قرار داده که مردم در سایة آن آسوده زندگی کنند و در پناه آن به فیوضات و نیکیها راه یابند، از این رو دغلبازی و ایجاد شبهه و فریبکاری در آن جائز نیست.»[5]

جنگ از دیدگاه  اسلام
بیشتر تروریست ها به دلایل تبلیغاتی، شخصاً از اصطلاح «تروریسم» دوری می جویند. مشخص کردن یک حادثة تروریستی به عنوان تجلی یک جنگ عادلانه و دفاعی به مراتب قابل قبول تر از آن است که همان حادثه را یک اقدام خشونت بار بر ضد غیر نظامیان غیر مسلح بخوانیم.
اگر یک سازمان تروریستی، هواپیمائی برباید یا در یک بازار شلوغ بمب گذاری کند، این حادثة واحد را می توان به عنوان یک اقدام تروریستی (موضع کشور قربانی) یا عملی با انگیزة عدالت جویانه در یک منازعة بالفعل و در حال جریان (موضع تروریستها) معرفی کرد. به عبارت دیگر بر اساس تفسیر تروریست ها تروریسم جنگ است و آماج های غیر نظامی نمایندة یک جبهة فعال اند.
برای پیش بردن بحث، فعلاً موضع تروریست ها را می پذیریم: تروریسم جنگ است و آماج های غیر نظامی، سربازان این جنگ هستند. حتی اگر تروریسم واقعاً یک حملة نظامی باشد و قربانیان غیرنظامی حقیقتاً  رزمندگانی در یک ارتش دشمن باشند، باز هم شریعت اسلام چنین اقداماتی را محکوم می سازد. حقوق اسلامی برای اعمال نیروی نظامی توسط یک دولت محدودیت های صریح و اکیدی قائل است. شریعت اسلام توصیه به تجاوزکاری نمی کند.
عملیات خصمانه ای که امروزه تحت عنوان «جنگ» در دنیا متداول است در فرهنگ اسلامی جایی ندارد. آنچه در اسلام مقامی دارد جنگ مقدس یا «جهاد» است که دارای معنای خاص، با هدف هایی کاملاً متفاوت با جنگ است.
در اسلام جنگی مشروعیت دارد که منطبق با مفهوم جهاد باشد. جهاد در اصل به معنی تلاش و کوشش است، ولی در فقه اسلامی جهاد دو مفهوم عام و خاص دارد. در معنی عام هرگونه جهاد و مبارزه در راه خدا را جهاد گویند. جهاد با نفس- جهاد با عمل – جهاد با قلب و زبان. جهاد با این معانی فاقد جنبه های نظامی است و اساساً در این مقاله مورد نظر نمی باشد.
اما جهاد در معنای خاص، جنگ مقدس و یا جنگ به خاطر دین و در راه حق و دفاع از آزادیهای والای اسلامی است، که در قرآن کریم یشتر از واژة «قتال» استفاده شده است. این مبارزه دارای ابعاد مختلف عقیدتی، نظامی، اقتصادی، سیاسی و غیره می باشد.

اهداف جنگ در اسلام 
هرچند اهداف اصلی جنگ در اسلام جدا از اهداف عالیة اسلام نمی باشد، ولی می توان آنها را در این دو جمله خلاصه کرد: گسترش و ترویج شریعت اسلام تا مرحلة جهانشمولی و برقراری صلح جهانی؛ از میان برداشتن شرک ها، چپاول ها و بیدادگریها و جهالتها از سراسر جهان. استاد احمد رشید در این باره معتقد است: «هدف حقیقی و علت غایی جهاد، صلح است یعنی صلح قطعی بشریت که تحت تبعیت و سلطة قواعد آیینی یکتاپرست قرار گیرد.» (احمد رشید، 1353: 126)
بنابراین در جنگ اسلامی یا جهاد، برخلاف جنگهای معمولی، اهداف شخصی مطمح نظر نمی باشد. به عبارت دیگر هدف، آدم کشی، کشورگشایی، تحمیل عقیده و بالاخره مداخلة نظامی در امور سایر کشورها نیست.
بنابراین به صورت قاطعانه می توان گفت که ترور و تروریسم از منظر اسلام مردود است و بر خلاف دستورات و اهداف عالیة اسلام می باشد.

منابع
کتاب ها:
1-       عمید زنجانی، عباسعلی (1377)، فقه سیاسی، جلد سوم، تهران: انتشارات امیرکبیر
2-        مهرداد، محمود (1363)، فرهنگ جدید سیاسی، تهران: انتشارات هفته
3-        دردریان، جیمز و دیگران (1384)، تروریسم تاریخ، جامعه شناسی، گفتمان، حقوق، ترجمة وحید بزرگی و دیگران، گردآوری و ویرایش علیرضا طیب، تهران: نشرنی
4-        علیزاده، حسن (1377)، فرهنگ خاص علوم سیاسی، تهران: انتشارات روزنه
5-       علی بابایی، غلام رضا (1383)، فرهنگ روابط بین الملل، تهران: انتشارات وزارت امور خارجه
6-       مک لین، ایان (1381)، فرهنگ علوم سیاسی آکسفورد، ترجمة دکتر حمید احمدی، تهران: نشر میزان
7- آندرو بوسا، بزهکاری بین‌المللی، جلد اول، ترجمة نگار رخشانی، تهران‏‏: گنج دانش
8- ایوانز، گراهام- نونام، جفری (1381)، فرهنگ روابط بین الملل، ترجمة دکتر حمیرا مشیر زاده- دکتر حسین شریفی طراز کوهی، تهران: نشر میزان           
9- ضیائی بیگدلی، محمدرضا (1374)، حقوق بین الملل عمومی، تهران: کتابخانه گنج دانش
10- احمد رشید (1353)، اسلام و حقوق بین الملل عمومی، ترجمة دکتر حسین سیدی، تهران: مرکز مطالعات عالی بین المللی دانشگاه تهران
مقاله ها:
1-       هاشمی، کامران (1380)، «حقوق اسلامی در تقابل با تروریسم بین المللی»، مجلة راهبرد، شمارة 21، صفحة 134 تا 157
2- طیب، علیرضا (1380)، «تروریسم در فراز و فرود تاریخ»، مجلة راهبرد، شمارة 21، صفحة 55 تا 67



http://www.armans.info

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی